دیکشنری
داستان آبیدیک
نوبر کردن
english
1
general
::
eat for the fist time
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
نوبت بارگیری
نوبت تقرب
نوبت حرف زدن
نوبت دار
نوبت داشتن
نوبت دهی
نوبت شدن
نوبت نشست
نوبت وترتیب
نوبت کار
نوبت کاری
نوبتی
نوبتی آگهی الصاقی
نوبر
نوبر میوه
نوبر کردن
نوبل
نوبه
نوبه ای
نوبه خیز
نوبهای
نوپا
نوپدید
نوپرداز
نوپردازی
نوترون فراسرد
نوترون فراگرمایی
نوترکیب
نوترکیبی
نوترکیبی ژنتیکی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید